استخدام طراح UI/UX
از آنجایی که این اصطلاحات بیشتر مربوط به صنایع فناوری و نوین است، تعابیر نادرستی از طراحی UX و UI وجود دارد و معمولاً آنها را یکی میدانند؛ اما در حقیقت چنین نیست. UX یه «طراحی تجربهی کاربر» گفته میشود و UI به معنای «طراحی نقطهی تعامل کاربر» است. برای تولید و توسعهی یک محصول هر دو به یک اندازه مهماند و در کنار هم مفید واقع خواهند شد.
طراحی تجربه کاربر (UX)
عبارت «طراحی تجربهی کاربر» در اواخر دههی 90 میلادی توسط دان نورمن، دانشمند علوم شناختی و یکی از پایهگذاران گروه مشاورهی طراحی نیلسن نورمن ساخته شده است. به توصیف او، تجربهی کاربر شامل تمام جنبههای تعامل کاربر نهایی با شرکت، خدمات و محصولاتش میشود؛ به عبارت دیگر، تمام تعاملات بین یک مشتری احتمالی یا فعال و یک شرکت. طراحی تجربهی کاربر به عنوان یک فرآیند علمی میتواند در هر زمینهای قابل اجرا باشد؛ مثل سیستم روشنایی خیابان، خودروها و ... . با اینکه فرآیندی علمی است، اما تقریباً به طور کلی در زمینههای دیجیتالی کاربرد دارد. یک دلیلش این است که تقریباً همزمان با پیدایش این اصطلاح، صنعت فناوری به یکباره شکوفا شد.
در اصل، UX در هر آنچه که بتوان تجربه کرد، به کار برده میشود؛ چه وبسایت باشد، چه یک دستگاه قهوهساز یا رفتن به سوپرمارکت. تجربهی کاربر به تعامل میان کاربر و یک محصول یا خدمات اشاره دارد. طراحی تجربهی کاربر یعنی تمام عناصر مختلفی که این تجربه را میسازند. طراح UX به این میاندیشد که این تجربه چه حسی به کاربر میدهد و چقدر برایش آسان خواهد بود. به عنوان مثال، فرآیند پرداخت در خرید آنلاین چقدر آسان است؟ یا اینکه اپلیکیشن یک بانک امکان مدیریت آسان پول را به کاربرانش میدهد یا نه؟ هدف نهایی طراحی تجربهی کاربر این است که برای کاربر تجربههای آسان، کارآمد، مناسب و همهجانبه خوشایند بسازد.
به طور خلاصه:
1. طراحی تجربهی کاربر فرآیند توسعه و بهبود کیفیت تعامل میان یک کاربر و تمام وجوه یک شرکت.
2. طراحی تجربهی کاربر در تئوری یک شاخهی غیر دیجیتال (علوم شناختی) است، اما عمدتاً در صنایع دیجیتال تعریف و استفاده میشود.
3. طراحی UX ارتباطی با جلوهی بصری ندارد و بر احساس کلی تجربه تمرکز دارد.
در اصل، UX در هر آنچه که بتوان تجربه کرد، به کار برده میشود؛ چه وبسایت باشد، چه یک دستگاه قهوهساز یا رفتن به سوپرمارکت. تجربهی کاربر به تعامل میان کاربر و یک محصول یا خدمات اشاره دارد. طراحی تجربهی کاربر یعنی تمام عناصر مختلفی که این تجربه را میسازند. طراح UX به این میاندیشد که این تجربه چه حسی به کاربر میدهد و چقدر برایش آسان خواهد بود. به عنوان مثال، فرآیند پرداخت در خرید آنلاین چقدر آسان است؟ یا اینکه اپلیکیشن یک بانک امکان مدیریت آسان پول را به کاربرانش میدهد یا نه؟ هدف نهایی طراحی تجربهی کاربر این است که برای کاربر تجربههای آسان، کارآمد، مناسب و همهجانبه خوشایند بسازد.
به طور خلاصه:
1. طراحی تجربهی کاربر فرآیند توسعه و بهبود کیفیت تعامل میان یک کاربر و تمام وجوه یک شرکت.
2. طراحی تجربهی کاربر در تئوری یک شاخهی غیر دیجیتال (علوم شناختی) است، اما عمدتاً در صنایع دیجیتال تعریف و استفاده میشود.
3. طراحی UX ارتباطی با جلوهی بصری ندارد و بر احساس کلی تجربه تمرکز دارد.
طراحی واسط کاربر (UI)
با اینکه قدیمیتر است و بیشتر مورد استفاده قرار گرفته، هنوز تعریف این اصطلاح سخت است، چرا که تعابیر نادرست بسیاری از آن وجود دارد. تجربهی کاربر آمیزهای از کارهایی است که بر بهینهسازی یک محصول برای ایجاد کاربریِ کارآمد و خوشایند تمرکز دارد و طراحی واسط کاربر مکمل آن است؛ به ظاهر و احساس، شکل عرضه و قابلیت تعامل یک محصول ربط دارد. اما درست مثل UX در صنایع مختلف، تعریف درستی از آن وجود ندارد. معمولاً آن با طراحی گرافیک و حتی گاهی طراحی برند اشتباه گرفته میشود. یا در لغتنامهها همان تعریف طراحی تجربهی کاربر با همان فناوریهای ساختاری برایش در نظر گرفته شده است.
اما حقیقت این است که بر خلاف UX، طراحی واسط کاربر (UI) یک اصطلاح کاملاً دیجیتالی است. واسط کاربر آن نقطهی تعامل میان کاربر و یک دستگاه یا محصول دیجیتالی است، مثل نمایشگر لمسی روی گوشی هوشمند یا حسگر لمسی روی یک دستگاه که کاربر مثلاً با آن یک نوشیدنی را از دستگاه قهوهساز انتخاب میکند. در وبسایتها و اپلیکیشنها، طراحی واسط کاربر ظاهر، حس و قابلیت تعاملی محصول را در نظر میگیرد. با این هدف که واسط کاربری یک محصول تا جایی که ممکن است، قابل درک باشد. برای این منظور، طراح واسط کاربر باید با دقت تمام عناصر بصری و تعاملیای که کاربر ممکن است با آن مواجه شود، در نظر بگیرد. طراح واسط کاربر به شمایل و دکمهها، تایپوگرافی و انتخاب رنگ، فضاسازی و شکل ظاهری و طراحی کنشگرا میاندیشد.
به طور خلاصه:
1. طراحی واسط کاربر (UI) یک کار کاملاً دیجیتال است. تمام عناصر بصری و تعاملی یک محصول را یعنی دکمهها، شمایلها، فضا، تایپوگرافی، انتخاب رنگ و طراحی کنشگرا در نظر میگیرد.
2. هدف طراحی UI هدایت بصری کاربر در واسط محصول است. به این معنا که تجربهای شهودی برای کاربر به وجود آورد، به طوری که زیاد به فکر کردن احتیاج نداشته باشد.
اما حقیقت این است که بر خلاف UX، طراحی واسط کاربر (UI) یک اصطلاح کاملاً دیجیتالی است. واسط کاربر آن نقطهی تعامل میان کاربر و یک دستگاه یا محصول دیجیتالی است، مثل نمایشگر لمسی روی گوشی هوشمند یا حسگر لمسی روی یک دستگاه که کاربر مثلاً با آن یک نوشیدنی را از دستگاه قهوهساز انتخاب میکند. در وبسایتها و اپلیکیشنها، طراحی واسط کاربر ظاهر، حس و قابلیت تعاملی محصول را در نظر میگیرد. با این هدف که واسط کاربری یک محصول تا جایی که ممکن است، قابل درک باشد. برای این منظور، طراح واسط کاربر باید با دقت تمام عناصر بصری و تعاملیای که کاربر ممکن است با آن مواجه شود، در نظر بگیرد. طراح واسط کاربر به شمایل و دکمهها، تایپوگرافی و انتخاب رنگ، فضاسازی و شکل ظاهری و طراحی کنشگرا میاندیشد.
به طور خلاصه:
1. طراحی واسط کاربر (UI) یک کار کاملاً دیجیتال است. تمام عناصر بصری و تعاملی یک محصول را یعنی دکمهها، شمایلها، فضا، تایپوگرافی، انتخاب رنگ و طراحی کنشگرا در نظر میگیرد.
2. هدف طراحی UI هدایت بصری کاربر در واسط محصول است. به این معنا که تجربهای شهودی برای کاربر به وجود آورد، به طوری که زیاد به فکر کردن احتیاج نداشته باشد.
تفاوتهای UI و UX
اگر شما یک محصول را مثل بدن انسان در نظر بگیرید، استخوانها ساختار را میسازند. اعضای بدن، بیانگر طراحی UX خواهند بود؛ و طراحی UI بیانگر زیباییهای بدن، احساس و کنشهایش. UI بدون UX مثل نقاشی است که بدون فکر رنگ به بوم میپاشد؛ UX بدون UI مثل پیکرهی خالی یک مجسمه است. تجربهی خوب استفاده از یک محصول اول با UX و بعد با UI رقم میخورد. هر دو در موفقیت یک محصول نقش بسیار مهمی دارند . UI زین، رکاب و افسار اسب است، UX آن احساسی است که سوار بر اسب به شما دست میدهد.
مهم است که بدانید UX و UI مکمل هم هستند؛ یکی بدون دیگری ممکن نیست. اما نیاز هم نیست که مهارتهای طراحی UI را داشته باشید تا طراح UX باشید و بالعکس. UX و UI کاربرد جداگانه، فرآیند و مسئولیتهای جداگانه دارند. مهمترین تفاوت UX و UI این است که اولی به حس کلی تجربهی کاربر از یک محصول ربط دارد و دومی به ظاهر و عملکرد نقاط تعامل محصول با کاربر.
طراح UX مسیر کلی کاربری را که به دنبال حل مسئله یا برآورده کردن نیازی است، در نظر دارد؛ اینکه چه مراحلی را باید طی کند؟ یا اینکه برای تکمیل فرآیند چه کارهایی باید انجام دهد؟ این تجربه چقدر برایش راحت و سرراست خواهد بود؟ طراح UX بیشتر بر یافتن مشکلات و پیچیدگیهایی که ممکن است برای کاربران به وجود آید، و محصول بخصوصی که ممکن است آنها را برطرف کند، تمرکز دارد. طراحان UX تحقیقات گستردهای دربارهی کاربران انجام میدهند تا بفهمند کاربران نهایی محصول که هستند و نیازهایشان در رابطه با یک محصول بخصوص چیست. بعد تجربهی کاربر از محصول را بررسی میکنند، چیزهایی مثل معماری اطلاعات را در نظر میگیرند- مثلاً اینکه محتوا در یک محصول باید چطور سازماندهی و طبقهبندی شود- و اینکه کاربر چه نیازمندیهایی خواهد داشت. بعد چارچوب محصول را میسازند و طرح کلی محصول را مشخص میکنند.
در این مرحله طراحان UI وارد عمل میشوند و به محصول جان میبخشند. آنها جنبههای بصری تجربهی کاربر در محصول را در نظر میگیرند، از جمله تمام صفحات نمایش و نقاط تعاملی که کاربر در یک محصول با آن مواجه میشود؛ مثل لمس کردن دکمه، بالا و پایین کردن یک صفحه یا گشت و گذار در گالری تصاویر. طراح UX طرح کلی مسیر کاربر در محصول را مشخص میکند و طراح UI بر تمام جزئیاتی که امکان این سیر را به وجود میآورد، تمرکز دارد. این به این معنا نیست که طراحان UI فقط بر ظاهر محصول تمرکز دارند؛ آنها تأثیر مهمی بر سهلالوصول و جامع بودن محصول نیز دارند. به عنوان مثال به دنبال این هستند که بفهمند چه ترکیببندی رنگی باید برای ایجاد کنتراست و بالا بردن قابلیت خوانایی استفاده شود.
به طور خلاصه:
1. طراحی UX بر تشخیص و حل مشکلات کاربر تمرکز دارد و طراحی UI بر ایجاد واسطهای شهودی، به لحاظ بصری زیبا و تعاملی.
2. در فرآیند تولید محصول اول معمولاً طراحی UX انجام میشود و بعد طراحی UI. طراح UX چارچوب اصلی سیر کاربر در محصول را مشخص میکند؛ طراح UI آن را با عناصر بصری و تعاملی پر میکند.
3. UX در هر گونه محصول، خدمات یا تجربهای کاربرد دارد؛ UI فقط در محصولات و تجربههای دیجیتالی.
مهم است که بدانید UX و UI مکمل هم هستند؛ یکی بدون دیگری ممکن نیست. اما نیاز هم نیست که مهارتهای طراحی UI را داشته باشید تا طراح UX باشید و بالعکس. UX و UI کاربرد جداگانه، فرآیند و مسئولیتهای جداگانه دارند. مهمترین تفاوت UX و UI این است که اولی به حس کلی تجربهی کاربر از یک محصول ربط دارد و دومی به ظاهر و عملکرد نقاط تعامل محصول با کاربر.
طراح UX مسیر کلی کاربری را که به دنبال حل مسئله یا برآورده کردن نیازی است، در نظر دارد؛ اینکه چه مراحلی را باید طی کند؟ یا اینکه برای تکمیل فرآیند چه کارهایی باید انجام دهد؟ این تجربه چقدر برایش راحت و سرراست خواهد بود؟ طراح UX بیشتر بر یافتن مشکلات و پیچیدگیهایی که ممکن است برای کاربران به وجود آید، و محصول بخصوصی که ممکن است آنها را برطرف کند، تمرکز دارد. طراحان UX تحقیقات گستردهای دربارهی کاربران انجام میدهند تا بفهمند کاربران نهایی محصول که هستند و نیازهایشان در رابطه با یک محصول بخصوص چیست. بعد تجربهی کاربر از محصول را بررسی میکنند، چیزهایی مثل معماری اطلاعات را در نظر میگیرند- مثلاً اینکه محتوا در یک محصول باید چطور سازماندهی و طبقهبندی شود- و اینکه کاربر چه نیازمندیهایی خواهد داشت. بعد چارچوب محصول را میسازند و طرح کلی محصول را مشخص میکنند.
در این مرحله طراحان UI وارد عمل میشوند و به محصول جان میبخشند. آنها جنبههای بصری تجربهی کاربر در محصول را در نظر میگیرند، از جمله تمام صفحات نمایش و نقاط تعاملی که کاربر در یک محصول با آن مواجه میشود؛ مثل لمس کردن دکمه، بالا و پایین کردن یک صفحه یا گشت و گذار در گالری تصاویر. طراح UX طرح کلی مسیر کاربر در محصول را مشخص میکند و طراح UI بر تمام جزئیاتی که امکان این سیر را به وجود میآورد، تمرکز دارد. این به این معنا نیست که طراحان UI فقط بر ظاهر محصول تمرکز دارند؛ آنها تأثیر مهمی بر سهلالوصول و جامع بودن محصول نیز دارند. به عنوان مثال به دنبال این هستند که بفهمند چه ترکیببندی رنگی باید برای ایجاد کنتراست و بالا بردن قابلیت خوانایی استفاده شود.
به طور خلاصه:
1. طراحی UX بر تشخیص و حل مشکلات کاربر تمرکز دارد و طراحی UI بر ایجاد واسطهای شهودی، به لحاظ بصری زیبا و تعاملی.
2. در فرآیند تولید محصول اول معمولاً طراحی UX انجام میشود و بعد طراحی UI. طراح UX چارچوب اصلی سیر کاربر در محصول را مشخص میکند؛ طراح UI آن را با عناصر بصری و تعاملی پر میکند.
3. UX در هر گونه محصول، خدمات یا تجربهای کاربرد دارد؛ UI فقط در محصولات و تجربههای دیجیتالی.
نتیجه کار طراح UX و UI در کنار هم
یک طراح معروف میگوید: «آنچه ظاهرش خوب است اما استفاده ازش سخت، طراحی UI قوی دارد و UX ضعیف. و آنچه که استفاده از آن آسان است، اما ظاهر وحشتناکی دارد، بالعکس.»
محصولی موفق است که هم UI قوی داشته باشد هم UX. طراحی UI مثل تزئینات روی کیک UX است. تصور کنید که ایدهای جالب برای یک اپلیکیشن در ذهن دارید؛ چیزی که نبودش در بازار حس میشود و واقعاً میتواند در زندگیهای مردم تغییری مثبت ایجاد کند. ابتدا یک طراح UX استخدام میکنید که تحقیق کاربری انجام دهد و به شما بگوید که اپلیکیشنتان دقیقاً چه ویژگیهایی باید داشته باشد و نقشهی سیر کلی کاربر در اپلیکیشن به چه صورت باید باشد. اپلیکیشن شما چیزی را در اختیار کاربران نهاییتان میگذارد که نیاز دارند و میخواهند؛ اما وقتی آن را نصب میکنند، میبینند که متون روی تمام صفحات نمایش به سختی قابل خواندن است (مثلاً متن به رنگ زرد است با پسزمینهی سفید) یا اینکه دکمهها زیادی به هم نزدیک هستند و انگشت دائماً روی دکمهی اشتباه میرود. این یک نمونه از طراحی بد UI است که کار خوب طراح UX را خراب میکند.
عکس این مورد هم وجود دارد. به عنوان مثال، وبسایتی که ظاهری زیبا با تصویرسازیهای آنچنانی و ترکیببندیهای فوقالعادهی رنگ دارد، اما استفاده از آن سخت است. UI خوب هرگز جبران کار ضعیف UX را نمیکند. باید از هر دو مبحث درکی درست داشت تا در نهایت نتیجهی کار هر دو طراحی در کنار هم مفید از آب درآید.
محصولی موفق است که هم UI قوی داشته باشد هم UX. طراحی UI مثل تزئینات روی کیک UX است. تصور کنید که ایدهای جالب برای یک اپلیکیشن در ذهن دارید؛ چیزی که نبودش در بازار حس میشود و واقعاً میتواند در زندگیهای مردم تغییری مثبت ایجاد کند. ابتدا یک طراح UX استخدام میکنید که تحقیق کاربری انجام دهد و به شما بگوید که اپلیکیشنتان دقیقاً چه ویژگیهایی باید داشته باشد و نقشهی سیر کلی کاربر در اپلیکیشن به چه صورت باید باشد. اپلیکیشن شما چیزی را در اختیار کاربران نهاییتان میگذارد که نیاز دارند و میخواهند؛ اما وقتی آن را نصب میکنند، میبینند که متون روی تمام صفحات نمایش به سختی قابل خواندن است (مثلاً متن به رنگ زرد است با پسزمینهی سفید) یا اینکه دکمهها زیادی به هم نزدیک هستند و انگشت دائماً روی دکمهی اشتباه میرود. این یک نمونه از طراحی بد UI است که کار خوب طراح UX را خراب میکند.
عکس این مورد هم وجود دارد. به عنوان مثال، وبسایتی که ظاهری زیبا با تصویرسازیهای آنچنانی و ترکیببندیهای فوقالعادهی رنگ دارد، اما استفاده از آن سخت است. UI خوب هرگز جبران کار ضعیف UX را نمیکند. باید از هر دو مبحث درکی درست داشت تا در نهایت نتیجهی کار هر دو طراحی در کنار هم مفید از آب درآید.
وظایف و مسئولیتهای طراح UX
استراتژی و محتوا
• تجزیه و تحلیل رقبا
• تجزیه و تحلیل مشتری و تحقیق روی کاربر
• استراتژی و ساختار محصول
• تولید محتوا
• تجزیه و تحلیل مشتری و تحقیق روی کاربر
• استراتژی و ساختار محصول
• تولید محتوا
نقشهی کلی و مدلسازی
• ترسیم نقشهی کلی
• مدلسازی
• آزمایش و تکرار آزمایش
• برنامهریزی توسعه
• مدلسازی
• آزمایش و تکرار آزمایش
• برنامهریزی توسعه
اجرا و تحلیل
• همکاری با طراح/ان UI
• همکاری با توسعهدهندگان
• هدفیابی و یکپارچگی
• تحلیل و تکرار
کار UX پیچیده، چالشبرانگیز و چندجانبه است؛ هم بازاریابی است، هم طراحی و هم مدیریت پروژه. هدف نهایی تطبیق اهداف کسب و کار با نیازهای کاربر از طریق یک فرآیند آزمایش و بهسازی است که موجبات خشنودی هر دو طرف را فراهم کند.
• همکاری با توسعهدهندگان
• هدفیابی و یکپارچگی
• تحلیل و تکرار
کار UX پیچیده، چالشبرانگیز و چندجانبه است؛ هم بازاریابی است، هم طراحی و هم مدیریت پروژه. هدف نهایی تطبیق اهداف کسب و کار با نیازهای کاربر از طریق یک فرآیند آزمایش و بهسازی است که موجبات خشنودی هر دو طرف را فراهم کند.
وظایف و مسئولیتهای طراح UI
اگر ایدهی به وجود آوردن تجربههای کاربری لذتبخش را دوست دارید، اما خودتان را یک آدم بصری میدانید، احتمالاً به طراحی UI بیشتر علاقه خواهید داشت. خلاصهای از وظایف و مسئولیتهای طراح UI به این صورت است:
ظاهر و حس محصول
• تجزیه و تحلیل مشتری
• تحقیق روی طراحی
• توسعهی برند و گرافیک
• خط سیر اصلی و هدایت کاربر
• تحقیق روی طراحی
• توسعهی برند و گرافیک
• خط سیر اصلی و هدایت کاربر
تأثیرگذاری و قابلیت تعاملی
• پیشنمونه سازی UI
• قابلیت تعاملی و پویانمایی
• تطبیق با صفحات نمایش تمامی دستگاههای در هر اندازهای
• پیادهسازی با توسعهدهنده
نقش UI به عنوان طراح بصری و تعاملی در هر واسط دیجیتالی و برای مشتریان، عنصری کلیدی برای اعتماد به یک برند است. طراح UI مسئولیتی نه در قبال خود برند که در قبال تفسیر آن برای محصول دارد.
• قابلیت تعاملی و پویانمایی
• تطبیق با صفحات نمایش تمامی دستگاههای در هر اندازهای
• پیادهسازی با توسعهدهنده
نقش UI به عنوان طراح بصری و تعاملی در هر واسط دیجیتالی و برای مشتریان، عنصری کلیدی برای اعتماد به یک برند است. طراح UI مسئولیتی نه در قبال خود برند که در قبال تفسیر آن برای محصول دارد.
درآمد طراح UI و UX
حقوق طراح UI و UX بسته به یک سری عوامل مثل مکان، تجربه، صنعت، نوع پروژه یا محصول متفاوت است. به طور کلی حقوق هر دو در استارتآپها و صنایع خرد فناوری به یک اندازه است. اما در صنایع فناوری خارج از حوزهی وب و موبایل (به عنوان مثال شرکتهای خودروسازی، کارخانههای تولید تجهیزات پزشکی و ...) فرصتهای بیشتر و بهتری برای طراحان UI وجود دارد. در اروپا (آلمان و اروپای مرکزی) حقوق سالانهی یک تازهکار بین 28 تا 33 هزار یورو، کسی که کمی سابقهی کار دارد، بین 38 تا 45 هزار یورو و یک حرفهای بین 50 تا 80 هزار یورو است. حقوق ساعتی یک فریلنسر تازهکار بین 30 تا 50 یورو، فریلنسری که کمی سابقه دارد، بین 50 تا 75 یورو و یک مشاور حرفهای بین 75 تا 100 یورو است.
استخدام طراح UX/UI
استخدام طراح UX/UI در بازار کار رقابتی امروز مستلزم نیازمندیهای زیر است. لازم است به این نکته هم اشاره شود که علاقهمندان به این رشته و حوزهی کاری، ضرورتاً آن را در دانشگاه یاد نمیگیرند و به شرکت در کلاسهای آموزشی آنلاین و غیرآنلاین اکتفا میکنند. اما مدرک کارشناسی در طراحی، کامپیوتر یا رشتهی مرتبط در استخدام متقاضی مؤثر است.
• سابقهی کاری به عنوان طراح UX/UI یا نقشی شبیه به آن
• مجموعهی نمونهکار از پروژههای طراحی
• دانش ابزارهای مدلسازی (مثل Wireframe.cc یا InVision)
• دانش بهروز ابزارهای طراحی مثل Adobe Illustrator و Photoshop
• داشتن روحیهی کار گروهی؛ مهارتهای قوی ارتباطی
• مهارتهای مدیریت زمان
• سابقهی کاری به عنوان طراح UX/UI یا نقشی شبیه به آن
• مجموعهی نمونهکار از پروژههای طراحی
• دانش ابزارهای مدلسازی (مثل Wireframe.cc یا InVision)
• دانش بهروز ابزارهای طراحی مثل Adobe Illustrator و Photoshop
• داشتن روحیهی کار گروهی؛ مهارتهای قوی ارتباطی
• مهارتهای مدیریت زمان