صنعت هنر و طراحی
در گذشته مرز مشخصی بین هنرهای مختلف و حتی حد فاصلی میان فن و هنر وجود نداشته است. مردم دوران قدیم تفاوتی میان سفالگری، مجسمهسازی و نقاشی قائل نبودند. زیرا در گذشته ساخت اثر هنری و وسیلهی زندگی یکی بوده است. لذا از نگاه عموم، هنرمند کسی است که صرفاً پی سرگرمیاش است و در واقع کار خاصی انجام نمیدهد؛ هنرمند کسی است که پای کوه مینشیند و منظرهای زیبا را طراحی میکند. رنگ به بوم میپاشد.
گسترش بازار فرهنگ و هنر در دوران جدید به واسطهی پیشرفت بشر و ظهور تکنولوژی، ما را با فنون و حرفههای متعدد و متکثری در بازار مواجه کرده است. این چنین است که با ورود به عصر مدرن ما با صنعت هنر مواجه شدهایم و در دنیای کسب و کار امروز هنر و طراحی در کنار هم تعریف میشود. آنچه در گذشته به کمک دست انسان خلق و هنر نامیده میشد، امروز با ظهور کامپیوتر و گجتهای دیجیتالی از طریق اپلیکیشنها و نرمافزارها با کاربری انسانی تبدیل به هنر میشود. ساختمانها، خودروها و محصولات مصرفی ما هر یک نیاز به مجموعهای از هنرمندان و طراحان مختلف با تخصصهای متنوع دارند. البته پیشههای کهن هنری همچنان به حیات خود ادامه میدهند. هنر به طور کلی بازتاب تلاش، زحمت و حاصل زندگی انسانهاست، اما هیچ انسانی هنرمند زاده نمیشود. بلکه تلاش اوست که او را به درجهی هنرمندی میرساند.
شغل در زمینهی هنر و طراحی به این معناست که باید چیزهایی خلق شود که به چشم خوش آید. بنابراین آنکه از قوهی خلاقیت برخوردار است، برای این رشته مناسب است. بعضی از مشاغل، خلاقیت و مهارتهای کاربردی را با هم نیاز دارند، بعضیها هم بیشتر به خلاقیت. هنر در واقع برای نیاز و خواهش زیباشناختی انسان به وجود آمده است. طراحی اما از سوی دیگر به یک محصول ربط دارد. حتی میتوان طراحی را هنر کاربردی دانست. شاید هدف این دو وادی دور از هم به نظر آید، اما افرادی که در زمینهی هنر و طراحی کار میکنند، هم مهارتهای کاربردی را دارند و هم استعداد و توانایی استفاده از رنگ، فضا، اندازه و شکل.
مهارتهای هنرمند یا طراح حرفه ای
هنرمند یا طراح باید خلاق باشد و به جزئیات توجه داشته باشد. برای موفقیت در این عرصه، فرد باید توانایی تشخیص و شناخت زیبایی را داشته باشد، همیشه ایدههای نو داشته باشد و در نهایت سبک خودش را پیدا کند. البته فقط خلاقیت کافی نیست. تفکر نقادانه و مهارتهای ارتباطی در عصر مدرن ارتباطات از جمله مهمترین ویژگیهایی است که متقاضیان کار در این حوزه برای موفقیت احتیاج دارند. در بازار حرفهای رقابتی امروز، رمز موفقیت هنرمند، توانایی بالا در به کارگیری این مهارتها در دنیای واقعی است.
مسیر حرفهای یک هنرمند یا طراح، متفاوت از سایر حوزههای شغلی پیش میرود. معمولاً عادی و آسان نیست. در این عرصه کار مستقل به عنوان فریلنسر نیز رایج است. اما بسیاری از هنرمندان و طراحان کاملاً مستقل نیستند و همزمان با کار آزاد، به طور تماموقت و یا اگر ممکن باشد پارهوقت در استخدام جایی هستند؛ گاهی حتی در حوزهای کاملاً بیربط به هنرشان. این مسیر را ادامه میدهند تا جایی که بتوانند به لحاظ مالی روی پای خود بایستند و به طور تماموقت روی هنر خود تمرکز کنند. اما تا آن نقطهی اوج و شکوفایی، استخدام در یک شرکت هنری یا طراحی، نیازمند تقویت مهارتهای ارتباطی و کار گروهی است. در کار مستقل و فریلسنری، فرد خود مسئول کسب و کارش است. با این حال نمیتواند فقط روی استعداد هنریاش حساب باز کند. برای کسب درآمد کافی و منظم در این حوزه، هنرمند باید باهوش، کوشا و در شبکهسازی ماهر باشد. گاهی پیش میآید که یافتن کار در این حوزه غیرممکن شود. بنابراین لازم است که همیشه یک سری شغل جانبی در زندگی هنرمند وجود داشته باشد و در عین حال در کنارش به دنبال علاقهی واقعیاش هم باشد. مسیر حرفهای یک هنرمند، هیجانانگیز و پر از خلاقیت و چالش است.
بازار کار و شرایط استخدام هنر و طراحی
شاید اینطور به نظر بیاید که کار در این عرصه آسان است و هر کسی با اندکی خلاقیت میتواند شغل مناسب خود را بیابد و حرفهی موفق خود را بسازد. شاید از نگاه بسیاری هنر گزینهی شغلی ایدهآل و راحتی باشد، درست مثل تحصیل در این رشته. چرا که فقط در این عرصه است که خلاقیت آزادانه بروز پیدا میکند. اما حقیقت این است که استخدام هنر، درست مثل هنرمند بودن، نیاز به تلاش فراوان دارد. دنیای پویای هنر و طراحی شاید فرصتهای شغلی متنوعی را پیشروی یک هنرمند یا متقاضی شغل در این حوزه بگذارد، اما رقابت هم به همان اندازه بالاست. بهخصوص که امروز اهمیت و اولویت مهارتهای فنی برای بسیاری از مشاغل هنر و طراحی روزبهروز بیشتر میشود. و فرد متقاضی نیاز دارد که دائم به تعداد مهارتهای فنی خود بیفزاید.
مدرک دانشگاهی، گذراندن دورههای آموزشی و داشتن مدرک ترجیحاً بینالمللی، جمعآوری یک مجموعه از آثار و کارهای شخصی و در نهایت سابقه و تجربهی کار، در کنار خلاقیت، نگاه هنری، مهارتهای فنی و ارتباطی از مهمترین شروط موفقیت حرفهای هنرمند یا طراح است.
مثل تمام رشتههای دیگر، مشاغل مربوط به حوزهی هنر و طراحی نیز مدرک دانشگاهی و سابقهی کار نیاز دارد. کم پیش میآید کسی صرفاً به خاطر خلاقیت ویژهاش در این عرصه شکوفا شود. بدیهی است که فرد تحصیلکرده و با تجربه، شانس بیشتری برای یافتن شغل در بازار رقابتی امروز دارد. عدهای نیز تحصیلات آکادمیک را ضروری نمیدانند و صرفاً به شرکت در کلاسهای آموزشی هنری یا طراحی اکتفا میکنند. دورههای آموزشی مهارت را در افراد تقویت میکند.
جمعآوری اثر و نمونهکار هنری یا طراحی، درست کردن یک مجموعه از آثار و نمونهکارها بهخصوص برای فردی که هنوز در ابتدای مسیر است و سابقه و تجربهی کاری ندارد، بدون شک ضروری است. مجموعهی کارهای یک هنرمند بیانگر میزان توانایی اوست. هنرمند باید از ابتدای مسیرش اقدام به جمعآوری آثار خود کند. در مرحلهی بعد ساخت یک رزومهی قوی از سوابق و تجارب کاری بسیار کارساز است.
شاخهها و نیازمندیهای صنعت هنر و طراحی
کار هنری و طراحی در بسیاری از صنایع به کار میآید؛ یا افراد خود علاقه دارند که هنرمند یا طراح شوند، یا ترجیح میدهند خود را وقف کار هنرمندان دیگر کنند یا هنر را به دیگران بشناسانند. دستهی اول تولید اثر اورجینال (عکاسی، نقاشی، مجسمهسازی، جواهر و ...) میکنند. دستهی دوم مسئول فروش، تبلیغ و به نمایش گذاشتن آثار در موزهها و گالریها و ... میشوند. یک عده هم وارد حوزهی آموزش هنر به دیگران، اینکه چطور از طریق هنر ابراز وجود کنند، میشوند.
یک سری مشاغل هنری خارج از دنیای هنر نیز وجود دارد. نگاه هنری و مهارتهای طراحی در حوزههایی چون معماری، مد، رسانه، سینما و تئاتر نیاز است. از جمله مشاغل حوزهی هنرهای تجسمی و طراحی میتوان به هنرمند هنرهای ظریفه، برگزارکنندهی نمایشگاه، تصویرگر، سخنران هنری در گالری و دانشگاه، مسئول حفظ و ترمیم آثار هنری و میراث فرهنگی و ... اشاره کرد. مشاغل مربوط به حوزهی معماری از جمله مشاغل هنری در صنایع دیگر است؛ همینطور طراحان صنعت مد، مثل طراحان پارچه، جواهر، کفش، لباس، کیف و زیور آلات.
فرصتهای شغلی زیادی در عرصهی رسانه، سینما و تئاتر هم وجود دارد که از نگاه هنری و مهارتهای طراحی افراد بهره میبرد. به عنوان مثال گرافیست یا عکاس میتواند در نشریات و شرکتهای تبلیغاتی شانس خود را امتحان کند. طراح صحنه و دکور، طراح لباس، چهرهپرداز، متخصص و طراح نور در تلویزیون، سینما و تئاتر فرصت شغلی دارد؛ همینطور فیلمبردار و تدوینگر.
هنرمندان تجسمی، عکاسها، جواهرسازها و نقرهسازها و چوبکارها تمایل دارند که در مسیر حرفهای خود بیشتر آزاد و مستقل کار کنند؛ سبک خودشان را پیدا کنند، از آثارشان نمایشگاه بگذارند و در نهایت کارشان را بفروشند.
گرافیستها میتوانند در حوزههای مختلف و متنوعی کار کنند؛ از طراحی کتاب در بازار نشر گرفته، تا طراحی سایت و همینطور طراحی بستهبندی در صنعت غذا و نوشیدنی. بعضی از گرافیستها آزاد کار میکنند، عدهای ترجیح میدهند در استخدام شرکتی یا نهادی باشند. گرافیست میتواند در آن واحد روی چند پروژه کار کند.
مدیران هنری یکی از گستردهترین مشاغل را در این حوزه دارند. معمولاً مدرک کارشناسی هنر یا هنرهای زیبا و همچنین سه تا پنج سال سابقهی کار در مشاغلی چون گرافیک، تصویرگری و عکاسی دارند. مدیر هنری مسئول تمام تصاویری است که توجهها را به خود جلب میکند؛ مدیران هنری قصه میگویند و محصولات را میفروشند. مدیر هنری تصمیم میگیرد که شکل و جلوهی بصری یک مجله، روزنامه یا بستهبندی یک محصول یا تولیدات تلویزیونی و سینمایی چه باشد. او از یک مفهوم تصویر قابل باور میسازد و بعد مفهوم را به یک عده هنرمند دیگر توضیح میدهد تا آنها آن را به مرحلهی اجرا درآورند. مدیران هنری اغلب در صنایعی چون نشر، تبلیغات، روابط عمومی و تولیدات سینمایی کار میکنند.
هنرمندان هنرهای ظریفه و صنایع دستی به تحصیلات رسمی نیاز ندارند، اما بسیاری از هنرمندان مدرک کارشناسی یا کارشناسی ارشد هنرهای زیبا میگیرند. افرادی که میخواهند این هنر را در مدرسه آموزش دهند، باید دست کم یک مدرک کارشناسی و گواهی آموزش داشته باشند. همه توانایی خلق یک اثر را ندارند، بعضیها در حاشیهی هنر کار میکنند.
هنرمندان صنایع دستی با دست هنر میسازند، ظروف سفالی، شیشهای، پارچه. آنها برای جنبهی زیباییشناختی زندگی اثر خلق میکنند، نه کاربردی، مثل نقاشها و مجسمهسازها. خیاطی، بافتنی، گلدوزی، طراحی و ... همه زیرشاخهی این دستهی هنری هستند. آثار این هنرمندان در موزهها، گالریهای هنری یا تبلیغاتی، شرکتها، بانکها یا خانهها به نمایش گذاشته میشود.
طراحان صنعتی با مدرک کارشناسی طراح صنعتی، معماری یا مهندسی شروع میکنند و در ادامه مدرک کارشناسی خود را میگیرند. طراحان صنعتی مغز متفکر خلاق محصولات تازه با تمرکز بر تجربهی مشتری هستند. آنها کالاهایی را میسازند که هم کیفیت زندگی را بالا میبرد، هم اسباب کامیابی ما را فراهم میکند. از جمله وظایف شغلی یک طراح صنعتی این است که روی جامعهی مصرفکنندهای که محصولی برایش طراحی شده، تحقیق و مطالعه میکند تا محصولی مفیدتر، مطلوبتر و بهتر برای آن جامعهی مصرفکنندهی بخصوص تولید کند. طراحان صنعتی معمولاً ایدههای خود را با دست یا نرمافزار (کَد) طراحی میکنند و ماکت مجازی از ایدهی خود میسازند و در صورت نیاز آن را تغییر میدهند. آنها مواد مورد نیاز برای تولید محصول مورد نظر را تعیین و هزینهها را برآورد میکنند. برای اطمینان حاصل کردن از امنیت و کارآمدی طرح خود، با مهندسان، متخصصان بازاریابی و تولید مشورت و همکاری میکنند. بعضی از طراحان صنعتی در یک حوزهی بخصوص تولید محصول مثل طراحی تجهیزات پزشکی، الکتریکی و لوازم خانگی تخصص دارند. طراحان صنعتیای که تجربه و سابقهی کار در شرکتهای بزرگ را دارند، در ادامهی مسیر خود طراح ارشد یا رئیس دپارتمان طراحی میشوند. عدهای هم در مدارس، دانشگاهها و مراکز آموزشی تدریس میکنند یا شرکت خود را راه میاندازند.
طراح داخلی معمولاً با مدرک کارشناسی رشتهی طراحی و دکوراسیون داخلی کار خود را آغاز میکند. اما امروزه افزایش مراکز آموزشی خصوصی داشتن مدرک دانشگاهی را از اولویت خارج کرده است. طراح داخلی با یک سری ابزار برای حس و حال، ضرباهنگ و شکل فضای داخلی یک مکان تصمیمگیری میکند؛ مکانهایی چون خانه، اداره، فرودگاه، مراکز تجاری، رستوران و ... .
طراح داخلی باید درک درستی از اهداف مشتری برای یک مکان بخصوص داشته باشد و از طریق طراحیهای دستی یا نرمافزاری، تصور و برداشت خود را به نمایش بکشد. طراح داخلی مشخص میکند که چه چیزهایی برای فضاسازی یعنی مبلمان، روشنایی، پوشش دیوارها، پوشش کف و آکسسوار هنری لازم است. طراح داخلی سعی میکند از فضا استفادهی بهینه کند و مطمئن شود که همه چیز به راحتی در دسترس قرار میگیرد و کاربردی خواهد بود. در طول کار، طراح داخلی روند کار را با دقت پیگیری میکند و بر اساس نظرها و خواستههای مشتری تغییرات لازم را اعمال میکند. عدهای از طراحان حرفهایتر در طراحی فضای داخلی، راهکارهایی برای مصرف بهینهی آب و انرژی و همچنین سیستم هواکشی پیشرفته در نظر میگیرند. بازسازی خانههای قدیمی هم از دیگر کارهایی است که طراحان داخلی انجام میدهند.
آگهی شغلی هنر و آگهی شغلی در رشتهها و تخصصهای دیگر در چراغ ارائه میشود.