فروش و بازاریابی (مارکتینگ)
امروزه در دنیای کسب و کار، حفظ بقا و سودآوری سازمانها مستلزم داشتن عملکردی مناسب در تیمهای فروش و بازاریابی آنهاست. ارتباط مستقیم واحد بازاریابی و فروش با اصلیترین رکن هر کسب و کار، یعنی مشتری، باعث افزایش اهمیت و جایگاه این دو رکن اساسی شده است. برای بسیاری از افراد فروش و بازاریابی به یک معناست! اما حقیقت این است که این دو، موضوعاتی متفاوت هستند و هر کدام تخصص خاص خودشان را میطلبند. یکی از مهمترین بخشهای یک شرکت یا سازمان، بخشهای فروش و بازاریابی است؛ در ادامه به تعریف فروش و بازاریابی و همچنین تفاوت این دو خواهیم پرداخت.
تعریف فروش
اگر بخواهیم تعریفی ساده از این مفهوم را ارائه دهیم، به یاری رساندن به فردی که قصد خرید کالا یا خدمات شما را دارد، فروش گفته میشود؛ اما معنای دقیقتر آن یعنی تعامل با مشتریان بالقوه برای متقاعدسازی آنها به خرید محصولات و یا خدمات شما در زمان حال؛ در واقع تیم فروش باید آنچه وجود دارد را تبدیل به پول کنند! در ابتدای قرن بیستم معنای فروش برای کسب و کارها فقط کسب درآمد بود و فروشندهها بر مبنای همین دیدگاه آموزش میدیدند. اما با تغییر بازارها این روند عوض شد و دیدگاه فروش به دیدگاه مشتری نزدیکتر شد. درواقع فروشندههای موفق فهمیدند اگر بخواهند یک فروش عالی و حرفهای داشته باشند، باید دیدگاههای مشتریان خود را درک کنند و در آن مسیر گام بردارند؛ در غیر این صورت شکست خواهند خورد.
تعریف فروش از زبان بزرگان
بهتر است در این بخش معنای فروش را از دیدگاه بزرگان این مهارت بررسی کنیم:
- بریان تریسی: فروش، انتهاییترین عملیات بازاریابی در یک معامله و شروع یک رابطه بلند مدت با مشتری است.
- تام هاکینز: فروشندگی، حرفهای پیچیده و سخت بوده و موفقیت در گرو برخورداری از مهارتهای فنی و تخصصی، ارتباطی و تعاملی با انسانهاست.
- کاتلر: مصرفکنندگان در صورتی که به حال خود رها شوند، به طور معمول محصولات یک مؤسسه را به حد کافی نخواهند خرید. بنابراین، این وظیفه فروشنده است که با استفاده از تکنیکهای نوین بازاریابی محصول خود را به بهترین وجه بفروشد.
روند فرآیند فروش
- درک نیاز مشتری: تحقیق درباره نیازهای مشتری و یافتن این مساله که کالا یا خدمات شما چه نیازی از مشتریان رفع میکند.
- فهم “ارزش” از دیدگاه مشتری: کالا یا خدمات شما چه ارزشی برای خرید دارد؟
- راه حل رفع نیاز مشتری بر اساس ارزش: ببینید آیا از دید مشتری ارزشی که شما خلق کردهاید، منجر به خرید میشود یا خیر؟ اگر ارزش خرید ندارد، ارزش خودرا تغییر دهید.
- ایجاد رضایت برای مشتری: مهمترین قسمت این فرآیند، رضایت مشتریان است؛ چرا که بهدنبال آن، وفادارای مشتری و همچنین مشتریان جدید را خواهید دید.
مهارتهای یک فروشنده موفق
- نظم و انضباط فردی و مدیریت زمان
- سلامت جسمانی و روحی
- آگاهی از مسائل روز
- داشتن خلاقیت و خوشفکری
- تقویت حافظه
- نگرش مثبت
- اعتماد به نفس
- کنترل خشم
- خوداتکایی
- صبر و حوصله
- تکنیکهای قانع کردن مشتری
تعریف بازاریابی (مارکتینگ)
جالب است بدانید که بازاریابی / مارکتینگ (Marketing) نگاهی از بیرون به درون دارد! و تمرکزش بر حال و آینده است؛ البته که بازاریابی میتواند قبل از اینکه محصولی تولید و یا خدماتی ارائه شود، شروع به کار کند! شما با تحقیقات بازاریابی میتوانید نیازهای مشتریان را کشف کرده و با توجه به آن، محصول یا خدمتی جدید را ارائه دهید. هدف در بازاریابی این است که مشتریان بالقوه را به محصول یا خدمات خود علاقهمند کنید طوری که به فروش ختم شود. درواقع در بازاریابی هدف این است که یک برند به سمت بخشهایی از بازار و گروههایی از مشتریان هدایت شود که شرکت بتواند در آنها رقابت و سود کسب کند.
روند فرآیند بازاریابی
برای رفع نیازهای مشتری که در نهایت به فروش بیشتر منجر میشود، فعالیتها در روند بازاریابی شامل موارد زیر میشوند:
- تحقیق درباره مصرفکننده و مشتریان برای شناخت بازار
- ایجاد محصولات خلاقانه یا توسعه محصولات قبلی به روش خلاقانه که نیاز مشتریان را در حال و آینده برطرف کند.
- انجام تبلیغات محصولات و خدمات برای بالا بردن سطح آگاهی و برندسازی
- قیمتگذاری صحیح محصولات و خدمات برای گرفتن بهترین سود در دراز مدت
مهارتهای لازم در بازاریابی موفق
- توانایی یادگیری و بهروز بودن
- اخلاق خوش و انرژی بالا
- تسلط بر مهارتهای فروش
- داشتن سرعت عمل
- حفظ اعتدال بین مشتری و کارفرما
- روابط عمومی بالا
- وفادارسازی
- تحلیل دادهها
- مثبتاندیش
- مهارت در مدیریت پروژه
فرق فروش و بازاریابی
با توضیحات ارائه شده باید متوجه تفاوت این دو مقوله مهم شده باشید؛ البته اگر شما یک کسب و کار کم جمعیت و کوچک راهاندازی کردهاید، فرق چندانی بین این دو قائل نیستید. اما باید گفت بر طبق نتایج یک تحقیق علمی، آمار نشان میدهد شرکتهایی که دو بخش فروش و بازاریابی آنها جدا هستند، رشد بیشتری را نسبت به رقبا داشتهاند. بهتر است برسیم به تفاوت فروش و بازاریابی؛ فروش یعنی محصولی که وجود دارد را به فروش برسانید. در فروش بیشتر تمرکز بر زمان حال است. افراد فروش خود را به این هفته، این ماه یا نهایتا این فصل محدود میکنند. یک دلیل ساده برای فروش وجود دارد اگر فروش بر زمان حال تمرکز نداشته باشد، هیچ تضمینی بر سود فعلی شرکت وجود نخواهد داشت!
اما اگر قرار باشد بخش بازاریابی فقط با هدف افزایش فروش فعلی اداره شود، کارکرد آن به پشتیبانی از فروش با یک تمرکز درون شرکتی محدود خواهد شد! پس بهتر است به جای اینکه بازاریابی و فروش را ادغام کنید، دو بخش جداگانه برای آنها در نظر بگیرید و کاری کنید که این دو بخش به خوبی یکدیگر را پشتیبانی کنند. به این ترتیب تضمین رشد تجارت شما بیشتر خواهد بود. به بیان دیگر در بازاریابی باید به دنبال برآورده کردن نیازهای مشتری به شکلی سودآور باشید و در فروش، سعی بر ترغیب و حتی وادار کردن مشتری به خرید محصولات یا خدمات معرفیشده از سوی شرکت داشته باشید!
تعامل بازاریابی و فروش
تمام متخصصان بازار بر این باورند که اگر میخواهید بازاریابی بهتری انجام دهید، لازم است بر روی تجربه کلی مشتریان از برند خود تمرکز کنید و به این ترتیب، شانس فروش خود را بیشتر کنید. همچنین آنها معتقدند در بازاریابی درست، نباید فقط به دنبال تبلیغات و بهدست آوردن مشتری باشید، بلکه باید قصدتان از بازاریابی ایجاد یک تجربه عالی برای مشتریان باشد. اینگونه است که فروش، خود به خود افزایش مییابد. اگر بخواهیم نگاهی کلیتر به ماجرا داشته باشیم، درواقع فروش قسمتی از روند بازاریابی است.
آگهی شغلی فروش و بازاریابی (مارکتینگ) و آگهی شغلی در دیگر تخصصها در چراغ ارائه میشود.